سرپرست گروه تئاتر جوان از برگزاری کارگاه های آموزش بازیگری خبر داد. در این کارگاه ها که علاقه مندان به 4 دسته خانم ها . آقایان . کودک و مختلط تقسیم شدند برنامه ریزی شده است تا مباحث آموزشی مورد نیاز مطرح گردد و بعد از گذشت دوره مقدماتی از اساتید بنام کشور دعوت شود تا به بار آموزشی مورد نیاز بیفزایند...
برنامه کلاسی علاقه مندان به شرح ذیل می باشد :
1. شنبه از ساعت 6 الی 8 کودک
2. یکشنبه از ساعت 4 الی 6 آقایان
3. دوشنبه از ساعت 6 الی 8 خانم ها
4.سه شنبه از ساعت 4 الی 6 آقایان
5.چهارشنبه از ساعت 6 الی 8 کودک
6.پنجشنبه از ساعت 5 الی 7 خانم ها
7.جمعه از ساعت 4 الی 7 عمومی
آقایی در ادامه افزود : آموزش نقطه گمشده ای در گروه ماست که سعی داریم با تاکید بر روی آن اجازه حضور افراد را بدون آموزش در نمایش ها ندهیم. باید تفاوتی بین افراد آموزش و افرادی که بدون هیچگونه آموزشی اداعای هنر دارند باشد. بنابر این تمام تاکید ما بر یادگیری اصولی و حتی آکادمیک هنر نمایش هست تا بتوانیم از راه درست شاهد پیشرفت و رشد بچه های علاقه مند باشیم.
در پایان آقایی ضمن خرسندی از حضور چشمگیر علاقه مندان گفت : ما امیدواریم که بتوانیم خروجی خوبی از این عزیزان در آینده ای نزدیک ببینیم و شاهد رشد و بالندگی این آیندگان تئاتر میبد باشیم.
سرپرست گروه تئاتر جوان در آخرین جلسه خود با هیئت نظارت گروه تئاتر جوان گفت : طی یکسال گذشته چه اتفاقی افتاده است و ما چه دست آوردهایی داشته ایم ؟! به نظر من در طی یکسال گذشته که هیچ ...
ما طی چندین سال گذشته هیچگونه دست آورد موثری نداشته ایم و این بخاطر این است که گروه دارای برنامه مدون و درستی نیست. باید برنامه ریزی کرد و طی یک برنامه ریزی سنجیده برای آینده گروه هدف گذاری کرد. البته شرکت در کلاسها و برنامه های آموزشی بسیار خوب است ولی وقتی قرار باشد نتیجه ای در برنداشته باشد چه فایده ای دارد؟!
آقایی در ادامه ضمن گلایه از اعضایی که فقط برای تفنن در کلاس ها حضور دارند گفت : ما به کسانی کار داریم که با تمام وجود وقت خود را صرف می کنند تا نتیجه خوبی را به دست بیاورند ما سیمرغی ها را می خواهیم البته با انرِژی چندین برابری چون به نظر من انرژی آن زمان هم کم بود. دوستان عزیز باید تلاش کرد تا با یک برنامه درست و هدفگذاری مناسب گروه هر ماه و هرسال دست آوردهایی برای انگیزه بیشتر به اعضای خود بدهد و راهی در جهت رشد و تعالی گروه باشد و این به کمک همه اعضای گروه نیاز دارد. امیدوارم به زودی در جلسات آتی برنامه ای برای آینده گروه ترسیم کنیم و نظرات خوب شما باعث گردد تا اتفاقات بهتری را به زودی در گروه شاهد باشیم.
آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
سایت انجمن نمایش: برای روز جهانی تئاتر سال در ۲۰۱۶ میلادی "آناتولی واسیلیو" پیام داده است. او پیامش را این گونه اغاز کرده است: آیا ما به تئاتر نیاز داریم؟ این سوالی است که هزاران حرفهای ناامید از تئاتر و میلیونها مردم خسته از آن، از خود میپرسند. برای چه به آن نیاز داریم؟
وی پیامش را این گونه ادامه داده است:
در دورانی که صحنه در مقایسه با میادین شهر و اماکن عمومی که تراژدیهای واقعی و اصیل در آنها در جریان است، بدینسان ناچیز و بیاهمیت به نظر میرسد.
تئاتر برای ما چیست؟ بالکنهای مطلا، مبلهای مخملین، کولیسهای سرخ، صداهای پرطنین، -و یا بالعکس، چیزی که به ظاهر ممکن است به کلی متفاوت به نظر برسد:
"بلکباکس"هایی آغشته به گل و خون، با تودهای از بدنهای عریان و خشمگین درون آن. چه میتواند به ما بگوید؟ همه چیز!
تئاتر میتواند همه چیز را به ما بگوید. اینکه چگونه خدایان در آسمانها سکنی گزیدهاند و زندانیان در سیاه چالهای فراموش شده جان میبازند، چگونه شعلهی شهوت زبانه میکشد و عشق نابود میشود، چگونه در جهان به انسانهای خوب نیازی نیست و "فریب" فرمانروایی میکند!
چگونه مردم در آپارتمانها زندگی میکنند در حالیکه کودکان در اردوگاههای پناهندگان میپژمرند و وادار میشوند تا به بیابان بازگردند و از عزیزان خود جدا شوند؛ تئاتر از همهی اینها میتواند سخن بگوید.
تئاتر همیشه بوده و خواهد بود.
و اکنون، در این پنجاه یا هفتاد سال اخیر، به طور مشخص مورد نیاز است. زیرا از میان تمام هنرهای دیگر، تنها تئاتر است که دهان به دهان، چشم به چشم، دست به دست و بدن به بدن منتقل میشود. نیازی به واسطه میان انسانها ندارد.
تئاتر روشنترین وجه روشنایی است، و به شرق یا غرب یا شمال یا جنوب تعلق ندارد. نه، تئاتر خود منشاء نور است که از چهارگوشهی جهان میتابد و برای همگان قابل شناسایی است، چه با رویکرد دوستانه و چه خصمانه.
و ما همواره به تئاتری که متفاوت باقی میماند نیاز داریم، ما به اشکال گوناگونی از تئاتر نیاز داریم. و از میان تمامی اشکال و شیوههای ممکن تئاتر، بیش از همه شکل باستانی آن.
شیوههای تئاترهای آیینی نمیبایست در تضاد با «تئاتر ملتهای متمدن» قرار گیرد.
فرهنگ سکولار امروزه هرچه بیشتر تضعیف میشود و به اصطلاح «اطلاعات فرهنگی» اندک اندک جایگزین هویتهای واقعی موجود شده و آنها را از میدان به در میکند، همچنان که امید ما را برای دیدار آنها.
اما اکنون میتوان به وضوح دید:
تئاتر درهایش را باز میکند. پذیرش آزاد برای هر کس و همه کس. لعنت به گجتها و کامپیوترها!
به تئاتر بروید، تمامی ردیفها را در سالنها و بالکنهای تئاتر پر کنید، به کلمات گوش فرادهید و به تصاویر زنده نگاه کنید! -این تئاتر است که روبروی شماست، از آن غفلت نکنید و هیچ فرصتی برای شرکت در آن را از دست ندهید- شاید ارزشمندترین فرصتی که در زندگیهای بیهوده و شتابزدهمان در آن مشترک هستیم باشد. ما به همهی گونههای تئاتر نیاز داریم.
تنها یک تئاتر است که به یقین مورد نیاز هیچکس نیست- تئاتر بازیهای سیاسی، تئاتر سیاستزده، تئاتر سیاستمداران، تئاتر بیهودهی سیاست.
آنچه ما یقیناً نیاز نداریم تئاتر وحشت روزمره است - چه فردی و چه جمعی، آنچه ما نیاز نداریم تئاتر اجساد و خون در خیابانها و میدانها، در پایتختها و شهرستانهاست،
تئاتری ساختگی از درگیری خصمانه میان مذاهب و اقوام…
(ترجمهی "شیرین میرزانژاد" از متن انگلیسی برای گروه تئاتر اگزیت)
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه پس از سه روز برگزاری با معرفی برگزیدگان بخش های مختلف در یزد به کار خود پایان داد.
آیین اختتامیه و معرفی برگزیدگان این جشنواره شامگاه یکشنبه 18 مرداد با حضور جوادیان زاده مدیر کل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری، دکتر پهلوانیان مدیر کل صدا وسیمای مرکز یزد، دکتر محمدی و دهقان مشاوران فرهنگی و هنری استاندار یزد، ورشویی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان یزد، هیأت داوران جشنواره، گروه های شرکت کننده و جمعی از هنرمندان پیشکسوت و جوان و علاقه مندان تئاتر در سالن همایش های مجتمع آموزشی ملاصدرا یزد برگزار شد ...
در این مراسم پیام های تصویری دکتر صالح جوکار نماینده مردم یزد و اشکذر در مجلس شورای اسلامی، دکتر پهلوانیان مدیر کل صدا وسیمای مرکز یزد، غیاثی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، عظیمی زاده شهردار یزد و ورشویی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان یزد در خصوص دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه پخش شد.
رییس حوزه هنری استان یزد در این آئین، ضمن تشکر از حضور پویا و پرشور هنرمندان جوان عرصه تئاتر به ویژه هنرمندان شهرستانی در این رویداد هنری، کشف، پرورش و حمایت از استعدادهای هنری جوان، تولید آثار فاخر نمایشی، کمک به ارتقای تئاتر استان و نیز ایجاد جریانی سازنده و اثر بخش در مقابله با جنگ نرم دشمنان را از مهمترین اهداف برگزاری این جشنواره برشمرد.
محمد صادق کوچک زاده با بیان این که بیش از 100 هنرمند جوان درگیر این جشنواره بودند، ادامه داد: پس از اعلام فراخوان، 24 متن نمایشی به دبیرخانه جشنواره رسید که گروه بازخوانی 18 متن را برای حضور در مرحله بازبینی انتخاب کردند و در نهایت 9 اثر نمایشی با موضوعات مختلف تولید شد.
وی افزود: هیأت بازبینی آثار، طی سه روز از 10 تا 12 مرداد نمایش های راه یافته به بخش بازبینی را مورد بازبینی و ارزیابی قرار داد و در پایان شش اثر برتر را برای شرکت در بخش نهایی جشنواره انتخاب و معرفی کرد که این آثار نیز در مدت سه روز از 16 تا 18 مرداد در پلاتو حوزه هنری استان به رقابت پرداختند.
در ادامه دکتر محمود دهقان هراتی عضو هیأت داوران، نتایج دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه یزد را به شرح ذیل اعلام کرد؛
هیأت داوران در بخش طراحی برنوشت(بروشور) تندیس جشنواره، لوح تقدیر و جایزه نقدی را به حسین کریمی برای طراحی برنوشت نمایش «شبح طبقه سوم» اهدا کرد.
در بخش موسیقی، لوح تقدیر به محمد مقدسی برای موسیقی افکتیو نمایش «دگا» اعطا شد.
در این بخش لوح سپاس، تندیس و جایزه نقدی جشنواره به حسین افروز طراح موسیقی و آهنگساز نمایش «شبح طبقه سوم» اهدا شد.
هیأت داوران در بخش طراحی لباس هیچ اثری را شایسته تقدیر ندانست.
هیأت داوران در بخش طراحی صحنه لوح تقدیر جشنواره را به رضا رحیمی از بافق برای طراحی صحنه نمایش «حکایت ناتمام یک زن» اهدا کرد. جایزه برگزیده این بخش به همراه لوح سپاس و تندیس جشنواره نیز به امین محمدی نیا برای طراحی صحنه نمایش «دگا» تعلق گرفت.
در بخش طراحی نور، لوح تقدیر و جایزه این بخش به احسان نیک محضر طراح نور نمایش «کمد دیواری» اعطا شد.
در بخش بازیگری زن هیأت داوران با تقدیر از اکرم تفکری به خاطر بازی در نمایش «حکایت نا تمام یک زن»، جایزه رتبه سوم و لوح تقدیر این بخش را به فاطمه تقی زاده بازیگر نمایش «حکایت نا تمام یک زن» از بافق اهدا کرد.
جایزه رتبه دوم این بخش به همراه لوح تقدیر به ستاره توانگر برای بازی در نمایش «خاموشی دریا» تعلق گرفت.
هیأت داوران با اهدای تندیس جشنواره، لوح سپاس و جایزه نقدی به فریبا مقیمی برای بازی در نمایش «کمد دیواری» وی را به عنوان رتبه اول بازیگری زن دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه معرفی کرد.
جایزه نقدی و لوح تقدیر رتبه سوم بخش بازیگری مرد به علیرضا سیفیان برای بازی در نمایش «دهانی پر از کلاغ» از میبد تعلق گرفت.
هیأت داوران همچنین لوح تقدیر و جایزه نقدی جشنواره را به حسین خانی به خاطر ایفای نقش در نمایش «دگا» اهدا کرد.
جایزه رتبه نخست این بخش به همراه لوح سپاس و تندیس جشنواره به مجتبی لاله زاری برای بازی در نمایش «کمد دیواری» اهدا شد.
نمایشنامه نویسی؛ در این بخش هیأت داوران هیچ کدام از متن ها را شایسته دریافت جایزه ندانست اما به خاطر تلاش نویسندگان جوان بومی در جهت خلق نمایشنامه برای جشنواره، بدون اولویت با اهدای لوح تقدیر از وحید آبرود برای نگارش «شبح طبقه سوم» و امین محمدی نیا برای نمایشنامه «دگا» قدردانی کرد.
در بخش کارگردانی، جایزه رتبه سوم به همراه تندیس و لوح سپاس به امین محمدی نیا کارگردان نمایش «دگا» اعطا شد.
هیأت داوران جایزه رتبه دوم کارگردانی، تندیس و لوح سپاس جشنواره را به حسام افروز کارگردان نمایش «کمد دیواری» اهدا کرد.
هیئت داوران در این بخش اثری را حائز رتبه اول تشخیص نداد.
هیأت داوران جشنواره متشکل از محمود عالیشوندی، محمود دهقان هراتی و فرید میرشکار از بین نمایش های اجرا شده در دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه، نمایش «کمد دیواری» به کارگردانی حسام افروز را به عنوان برگزیده، به جشنواره منطقه ای تئاتر سوره ماه معرفی کرد.
دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه به همت حوزه هنری استان از 16 تا 18 مرداد با حضور شش اثر نمایشی در یزد برگزار شد.
سرپرست گروه تئاتر جوان در بین تیم اجرایی نمایش دهانی پر از کلاغ خطاب به کارگردان و عوامل اجرایی این نمایش گفت : به چه میزان وقت گذاشتید؟ چقدر از کار خود راضی بودید؟ چقدر به سمت حرفها ، طرح و ایده هایی که از ابتدا در برنامه بود رفتید و اجرا کردید؟ و حالا چقدر برای حضور در جشنواره سوره جوان با تمام توان کار کردید؟!!! و سوالاتی که باید بپرسید تا بفهمید که چرا توانستید ؟!!! دلیلش این است که شما وقت گذاشتید و تلاش متناسبی انجام دادید. پس رسیدن به هدف توسط شما تصادفی نبوده و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کردید ...
آقایی در ادامه گفت : مطمئنا تجربه خوبی به دست آوردید و از هم اکنون برنامه ریزی خواهید کرد تا در جشنواره بهتر و قوی تر حاضر شوید. این حضور این حرکت خود راهی برای پیروزی های بعدی است . کارگردان به عنوان یک تحلیل گر متن باید برای خود صاحب ایده و طرح باشد و این تجربه خوبی برای جعفر جعفرزاده شد و افتخار می کنم به این هنرمند عزیز که تابحال حرکت خوب و ارزشمندی داشته است .
آقایی افزود : جشنواره ها فقط برای بودن و یادگیری و خودآزمایی است که شما چه دارای کار باشید و چه به عنوان تماشاچی هر دو قابل قبول است ولی باید اثرات جشنواره را در کارهای شما ببینیم و اینجاست که حرکت شما آغاز می گردد. پس در پایان اجراهای جشنواره ای را اصلا ملاک خوب و بد قرار ندهید و در گیر نتایج این جشنواره ها نشوید. بروید به سراغ اصل رشد و پیشرفت که همان علم اندوزی و حرکت درست است . امید که بالندگی شما در جاهایی برتر این جشنواره ها باشد .
دکتر محمود دهقان هراتی، محمود عالیشوندی و فرید میرشکار آثار بخش نهایی دومین جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» یزد را داوری می کنند ...
دکتر محمود دهقان هراتی، محمود عالیشوندی و فرید میرشکار آثار بخش نهایی دومین جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» یزد را داوری می کنند.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: دبیر جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» یزد گفت: دکتر محمود دهقان هراتی از یزد، محمود عالیشوندی از شیراز و فرید میرشکار از بوشهر داوری آثار دومین جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» را بر عهده دارند.
محمد صادق کوچک زاده ضمن قدردانی از تلاش هیأت بازبینی جشنواره افزود: هیأت انتخاب آثار متشکل از احمد سلیمانی از قم و محمد محمدسیفی و ابوالفضل سلیمی دربرزی از یزد 9 نمایش راه یافته به بخش بازبینی را در مدت سه روز مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و شش اثر برتر را برای حضور در بخش نهایی جشنواره معرفی کردند.
رئیس حوزه هنری یزد ادامه داد: در بخش نهایی جشنواره نمایش های «شبح طبقه سوم» نوشته وحید آبرود و به کارگردانی حامد خلیلی، «خاموشی دریا» به نویسندگی رضا گوران و کارگردانی هادی دهقان، «کمد دیواری» نوشته کیوان میر محمدی و کارگردانی حسام افروز، «حکایت ناتمام یک زن» به نویسندگی احسان جانمی و کارگردانی رضا رحیمی از بافق، «دهانی پر از کلاغ» نوشته جمشید خانیان و کارگردانی جعفر جعفر زاده از میبد و «دِگا» به نویسندگی و کارگردانی امین محمدی نیا طی سه روز با یکدیگر به رقابت می پردازند.
وی افزود: اثر برگزیده این رویداد نمایشی به جشنواره منطقه ای تئاتر سوره ماه معرفی خواهد شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: رئیس حوزه هنری یزد و دبیر جشنواره با اعلام این خبر گفت: هیأت بازبینی آثار دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه متشکل از احمد سلیمانی، محمد محمد سیفی و ابوالفضل سلیمی دربرزی از 10 تا 12 مرداد به بازبینی و ارزیابی 9 اثر شرکت کننده در این بخش پرداختند و آثار منتخب جشنواره را معرفی کردند ...
محمدصادق کوچک زاده با بیان این که حدود 120 هنرمند جوان درگیر این جشنواره اند، افزود: این هیأت با حضور در شهرستان های میبد، بافق و یزد در نهایت شش اثر برتر را برای حضور در بخش مسابقه انتخاب کردند.
دبیر جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه با اشاره به انتخاب چهار اثر از شهرستان یزد و دو اثر از شهرستان های میبد و بافق ادامه داد: بر اساس رأی هیأت بازبینی، نمایش های «دِگا»به نویسندگی و کارگردانی امین محمدی نیا، «شبح طبقه سوم» نوشته وحید آبرود و به کارگردانی حامد خلیلی، «خاموشی دریا» به نویسندگی رضا گوران و کارگردانی هادی دهقان،«کمد دیواری» نوشته کیوان میر محمدی و کارگردانی حسام افروز،«حکایت ناتمام یک زن» به نویسندگی احسان جانمی و کارگردانی رضا رحیمی از بافق و «دهانی پر از کلاغ» نوشته جمشید خانیان و کارگردانی جعفر جعفر زاده از میبد به بخش مسابقه راه یافتند.
وی با بیان این که آثار راه یافته به بخش مسابقه طی سه روز در پلاتو حوزه هنری به رقابت می پردازند، افزود: نمایش برگزیده این رویداد به جشنواره منطقه ای تئاتر سوره ماه معرفی خواهد شد.
کوچک زاده ادامه داد: در مراسم اختتامیه، برگزیدگان بخشهای؛ نمایشنامه نویسی، كارگردانی، بازیگری زن، بازیگری مرد، طراحی صحنه، طراحی نور، طراحی لباس و ساخت موسیقی معرفی و تجلیل می شوند و به نویسندگان جوان بومی و برترین ایده در زمینه فنی نیز جوایزی اهدا خواهد شد.
رئیس حوزه هنری یزد ضمن دعوت از پیشکسوتان، هنرمندان و علاقه مندان تئاتر برای تماشای آثار گفت: جشنواره تئاتر جوان سوره ماه شور و هیجانی خاص بین جوانان این عرصه ایجاد کرده و آینده ای درخشان و امیدبخش را نوید می دهد.
دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه از 16 تا 18 مرداد در یزد برگزار می شود.
نتایج بازخوانی متون نمایشی دومین جشنواره استانی "تئاتر جوان سوره ماه" در یزد اعلام شد.به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: مسئول واحد هنرهای نمایشی حوزه هنری یزد با اعلام این خبر گفت: پس از انتشار فراخوان دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه 24 متن نمایشی از هنرمندان جوان و فعال عرصه تئاتر استان به دبیرخانه جشنواره رسید که پس از بررسی آثار توسط هیأت بازخوانی، 18متن نمایشی برای حضور در مرحله بازبینی انتخاب شد. از میبد نیز چهار اثر انتخاب شده است که برای همه این دوستان آرزوی موفقیت می کنیم ...
مسئول هنرهای نمایشی حوزه هنری یزد اسامی نمایشنامه های پذیرفته شده را به این شرح اعلام کرد:
1ـ "جغدها" به نویسندگی یاسمن خوئیان و پژمان حاجی مختاری به کارگردانی پژمان حاجی مختاری از یزد
2ـ "زایش تراژدی" به نویسندگی و کارگردانی مسعود یحیوی زاده از یزد
3ـ "پلاک" نوشته کورش نیک پیام و کارگردانی محمد قائمی از یزد
4ـ " آژیر چهار گوش" به نویسندگی عبد الحی شماسی و کارگردانی حامد خلیلی از یزد
5ـ "شبح طبقه سوم" نوشته وحید آبرود و کارگردانی حامد خلیلی از یزد
6ـ " آقای قاضی صدایم را می شنوید" به نویسندگی عباس شاه کرم و کارگردانی میلاد فولادی از یزد
7ـ "خاموشی دریا" به نویسندگی رضا گوران و کارگردانی هادی دهقان از یزد
8ـ "کمد دیواری" نوشته کیوان میر محمدی و کارگردانی حسام افروز از یزد
9ـ "وقتی صدای سوت میاد سرتو بدزد" نوشته مهدی صالح یار و کارگردانی زمان ارکمان از یزد
10ـ "مانیفست" به نویسندگی عدالت فرزانه و کارگردانی علی شوق الشعرا از یزد
11ـ "حکایت ناتمام یک زن" به نویسندگی احسان جانمی و کارگردانی رضا رحیمی از بافق
12ـ "گوهر" به نویسندگی پژمان شاهوردی و کارگردانی رضا رحیمی از بافق
13ـ "دهانی پر از کلاغ" نوشته جمشید خانیان و کارگردانی جعفر جعفر زاده از میبد
14ـ "موقعیت صفر" به نویسندگی و کارگردانی مجید زارعی از میبد
15ـ " آخرین بازمانده" به نویسندگی و کارگردانی ابوالفضل عصارزاده از میبد
16ـ "مجلس سهراب کشون" نوشته مجید زارعی و کارگردانی سید ابوالفضل طبایی از میبد
17ـ "خون خاک" به نویسندگی خداداد رضایی و کارگردانی مجید اخلاقی از ابرکوه
18ـ طرح نماشی "دگا" به نویسندگی و کارگردانی امین محمدی نیا از یزد
باید گفت که از نشانه های بارز مدیریت جوامع رو به پیشرفت و مترقی، توجه و حمایت از هنر و هنرمندان به خصوص عرصه نمایش است. آموزش نمایش و توجه به تئاتر از آنجا عامل ارتقاء فرهنگ این جوامع به شمار میرود که نخستین تشکل اجتماعی بشری و یک ضرورت غیر قابل انکار برای انسان معاصر بهشمار میرود که هم از دید روانی، نقش تعدیل روانی جامعه، و هم از لحاظ تعلیمی و تربیتی نقشی به سزا در تعیین هنجارها و ناهنجاریهای اجتماع ایفا میکند. گواه بر این مدعا، تاثیر غیر قابل انکاری که چهرههای شاخص هنری بر تحولات اجتماعی و سیاسی جوامع مختلف در طول تاریخ داشتهاند...
تمرین دموکراسی با ریاضت اقتصادی
وقتی تئاتر کار میکنیم عقاید و آرایمان را مبادله میکنیم چون هنر نمایشی یک کار جمعی است و فرد محور نیست. “داشتن چنین نگرشی به تئاتر از سوی مسئولین فرهنگی و سیاستمداران کلان کشور و یا حداقل درک این نگرش، تعیین کننده شرایط حاکم بر فضای تئاتر و به تبع آن اوضاع فرهنگی جامعه است. در واقع ناشناخته ماندن ارزش و جایگاه تئاتر در کشور تنها به عدم حمایت مالی منحصر نمیشود و عدم حمایت معنوی به این هنر، بر مظلومیت آن افزوده. گذشته از حمایتهای ویژه مالی در بخشهای دیگر – مانند ورزش – در سالهای اخیر بارها شاهد بودهایم که عالیترین مقامات اجرایی کشور برای حمایت معنوی از ورزشکاران در ورزشگاهها حضور پیدا کردهاند، اما این حمایت هرگز شامل سالنهای نمایش و هنرمندان تئاتر نشده است. با این حال مسئله توجه وبازنگری به «آموزش تئاتر» موضوعیست که از دغدغههای اصلی این روزهای جامعه تئاتری ما میباشد.
«کشف استعداد» کافی نیست
در دهههای اخیر هم که در نبود سیستم آموزشی مدون و مناسب برای هنر نمایش، «استعداد ذاتی» تنها لازمه هنر نمایش دانسته میشد، تنها چشم به ظهور استعدادهای ناشناختهای دوخته بودیم که هرزگاه از گوشه و کناری، بر اساس تواناییهای خود، سربرمیآوردند و مدتی در متن توجهات قرار میگرفتند و باز به کنج فراموشی سپرده میشدند. اما امروز بر همگان واضح شده، نمایش هنری است که علاوه بر استعداد ذاتی، به توسعه مهارتها و پرورش تواناییها نیازمند است. برنامه ریزی برای پرورش استعدادهای هنری، بسیار مهم تر از کشف استعداد هاست. تنها شناسایی استعداد ها کافی نیست چون اگر این استعداد ها رها شوند به جایی نخواهیم رسید، بنابراین برنامه ریزی برای پروش استعدادها بسیار ضروری تر است. به عبارت دیگر، نهال استعداد ذاتی، با پرورش و هدایت درست به بار هنرمند بودن می نشیند. بنابراین کسب مهارت و توانایی در حوزه نمایش، و گستره و عمق اطلاعات مربوط به آن ایجاب میکند که به امر «آموزش» این هنر، توجه ویژهای معطوف گردد.
مشکل اصلی بعد از آموزش شروع میشود
تعدد دانشکدههای تئاتری و متقاضیان این رشته، بسیاری از این دانشجویان وقتی وارد دانشکده تئاتر میشوند تازه با رشته تئاتر آشنا میشوند و میخواهند این حرفه را آغاز کنند که به نظر این زمان بسیار دیر است. این روند سبب میشود وقت زیادی از اساتید صرف آموزش اطلاعات از پیش مشخص و طبقه بندی شده به دانشجویان میشود و کمتر فرصت مطالعه و عمق بخشیدن به دانش خود و نیز پژوهش و تولید مطالب جدید را می یابند و طبیعتا با این شرایط دانشگاهها تنها با هدف تولید فارغ التحصیل به فعالیت خود ادامه میدهند. در حالی که، روح آموزشهای دانشگاهی بایستی آوانگارد و معطوف به هدایت دانشجویان به سمت جستوجو و یافتن دانش باشد. همین موضوع باعث شده تا مواد درسی رشته نمایش در دانشگاهها که سالها قبل تهیه شده، متناسب با نیازها و تحولات زمان تغییر نکند و شرح درسها نیز ناقص و قدیمی بماند. شاید به همین دلیل است که همین شرح درسهای ناقص نیز اغلب به صورت سلیقهای اجرا میشود. اگرچه آموزش دانشگاهی رشته تئاتر در قالب یک دپارتمان دانشگاهی کامل سابقهای حداقل چهل ساله دارد، اما هرگز برنامه و سیاست مشخص و مدونی در زمینه آموزش تئاتر و مهمتر از آن انتخاب و آموزش واحدهای درسی مناسب وجود نداشته است.
به دنبال مراکزی که وجود ندارند!
از اقداماتی که برای مقابله با این معضل انجام گرفته، تاسیس مدارس و هنرستانهای تئاتر و نمایش است. طبیعتا برای دستیابی به یک سیستم آموزشی صحیح و پیشرفته قبل از دانشکده های تئاتر نیازمند هنرستانها و مدارس این رشته هستیم که در همه جای دنیا هم دارای اهمیت ویژه ای هستند. ایجاد و فعالیت مدارس و هنرستان های تئاتر و آموزش از سنین پایین تر باعث ایجاد سیستم آموزشی صحیح میشود و نحوه تدریس تئاتر در دانشگاهها را هم تغییر خواهد داد. در حال حاظر فعالیتی که در دانشگاهها صورت می گیرد همان است که باید در مدارس تئاتر انجام شود. پس اول باید هنرستانها فعال باشند تا بتوانیم رشد و توسعه را در دانشگاهها شاهد باشیم. اما اینگونه که پیداست هنوز مدارس و هنرستانهای تئاتر نیز ضرورت و جایگاه واقعی خود را نیافتهاند و آموزش تئاتر و مراکز آموزشی تئاتر که در گذشته در بسیاری از شهرها پایه گذاری شد، در حال حاضر تقریبا به تعطیلی کشیده شده و بیش از ۵ درصد آن ها باقی نمانده است. در صورتی که این مراکز آموزش با راه انداختن کارگاه های بازیگری و اتودکردن کارگردانی، محلی برای آموزش جدی تر تئاتر بود. تئاتر در هر سطحی است به این مراکز آموزش نیاز دارد. برای پرورش بازیگر به معلم و مربی نیاز دارد. به هر حال نمی شود که آموزش را دست کم گرفت و آن وقت انتظار رشد و توسعه تئاتر را نیز داشته باشیم.” در نهایت جوانانی که مشتاقانه خواهان فعالیت در عرصه تئاتر هستند و با مشکلات عدیدهای از قبیل کم توجهی، نبود امکانات آموزشی مناسب و … دست و پنجه نرم میکنند، خودآموزی از طریق مطالعه و ممارست را پیشنهاد میکنند.
در جستجوی آینده روشن
متاسفانه گویا جایگاه تئاتر در بهبود سلامت روانی دانشآموزان، رشد خلاقیت فردی و اجتماعی و همچنین مفرح ساختن فضای مدارس، بر مسئولان آموزش و پرورش کشور پوشیده است و معمولا به این هنر به عنوان یک سرگرمی و تفریح، و یک فعالیت فوق برنامه نگاه می کنند؛ که در مقابلِ تمام مذاکرات و سمینارهایی بزرگان، پیشکسوتان و متخصصین این رشته با موضوع جایگاه آموزش تئاتر در مدارس انجام دادهاند، سکوت کرده است و تا به حال حرکتی در این زمینه صورت گرفته است. این در حالیست که یکی از سیاستهای کلی که رهبر معظم انقلاب، در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی “ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور” به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند: “رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری و تقویت روحیه نشاط و شادابی در دانش آموزان” میباشد. نهادهای آموزش عمومی و خصوصا وزارت آموزش و پرورش نیز میتوانند و لازم است که در تخصص آفرینی و تربیت نسلی از هنرمندان آینده موثر باشند. مکانهای آموزشی و مدارس فضایی هستند که کودکان و نوجوانان بیشترین زمان خود را در آنجا صرف میکنند و تئاتر میتواند با ورود به سبد آموزشی مدارس کمک شایانی در بالا بردن سطح گیرایی ذهن دانشآموزان نسبت به مفاهیم درسی و آموزشی داشته باشد. واضح است که غیر از عوامل درون آموزشی بایستی نقش عوامل برون از حیطه آموزش ولی مرتبط با آن را نیز در نظر گرفت؛ مسائل مهمی مثل وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان و تامین امنیت شغلی دانشآموختگان تئاتر که بیانگیزگی دانشجویان و در نتیجه افت کیفی آموزشها را در پی دارد. بررسی سیستم آموزشی بدون در نظر گرفتن ملاحظات کاربردی تحصیلات دانشگاهی در نظام تولید و مصرف غیر ممکن است. چشمانداز اشتغال در هر زمینهای یکی از مهمترین عوامل ارتقاء آموزشها – خصوصا از نظر ایجاد انگیزه در دانشجویان – محسوب میشود. چرا که محدویت فرصتهای شغلی موجب میشود دانشجویان، آینده روشنی پیش روی خود نبینند و به این جهت انگیزه و رغبتی برای دنبال کردن جدی آموزشها از خود نشان ندهند. البته این اثبات شده که محدودیتها مانع ادامه حیات هنر نمایش نخواهد شد، همانگونه که در طول تاریخ با همه دشواریها، این مسیر پیموده شده اما اگر میخواهیم از ارزش و برکات آن بهرهمند شویم، باید نگاهمان را به این هنر والا تغییر دهیم.